
Amir shah Nawaz khan ahmadzai Qambarani Baloch amir of Balochistan in 1841
اﻷمیر شاه نوازخان احمدزایی کمبرانی البلوش امیر بلوشستان فی عام 1841
پس از شهادت میرمحراب خان ثانی، نیروهای انگلیس که به تسلط بر راه افغانستان مصمم بودند چون اعلیحضرت میرشهنوازخان نوه میرمحبت خان را فردی وفادار به خود دیدند، او را به حاکمیت کلات برگزیدند و یک دسته از قوای نظامی خویش را به همراهی یکی از مستشاران نظامی بنام ستوان "کدامی" معروف به لابدین در کنار وی به عنوان نایب الحکومه گماردند
شهادت اعلیحضرت میرمحراب خان ثانی و گماردن شهنوازخان بجای وی و ضمیمه قسمتی از خاک بلوچستان به افغانستان (مستملکات شاه را تجزیه کردند. مستونگ و کویته به شاه شجاع افغان داده شد، ولی انگلیسیان به ادارة آنجا به نام وی ادامه دادند. کچّهی زیر نظر کارگزار سیاسی سند غربی قرار گرفت )نفرت شدید مردم بلوچ را برعلیه نیروهای اشغالگر برانگیخت. در نتیجه شورشهای همگانی برعلیه آنان بوقوع پیوست و در اقصی نقاط بلوچستان شعله مبارزه برعلیه انگلیسها و گماشتگانشان برافروخته شد. لبدین و شهنوازخان بیش از همه از عموزاده خود،میرنصیرخان دوم پسر محراب خان بیمناک بودند که درصدد باز پس گرفتن حکومت کلات بود و به همین منظور تدارک حمله ای بزرگ را می دیدند. لبدین بسیار کوشید تا وی را دستگیر کند اما موفق نشد.
اعلیحضرت میرنصیرخان ثانی به تاریخ یکم ماه آگوست ۱۸۴۰ با یک لشکر سه الی چهار هزار نفری به قلات حمله کرد و جنگ سختی بین آنها و نیروهای شهنوازخان و قوای انگلیس رویداد. اما در این حمله میرنصیرخان تلفات زیادی را متحمل گشت و موفق به فتح کلات نشد و ناچار به عقب نشینی شد. لیکن از طرفی شهنوازخان خود را باخته بود و میدانست که میرنصیرخان از قضیه دست بردار نیست و دیر یا زود مجدداً حمله جدیدی را آغاز خواهد کرد. در نتیجه از در مذاکره با میرنصیرخان درآمد و روز سوم مذاکره دروازه قلعه را برروی میرنصیرخان گشود و لبدین(مستشار انگلیسی) را دستگیر و زندانی ساخت. در این روز سران قبایل بلوچ بطور دسته جمعی اعلیحضرت میرنصیرخان ثانی کمبرانی را بعنوان پادشاه کلات به رسمیت شناختند و نسبت به وی ادای احترام نمودندوحاکمیت2ساله عموزاده ی وی ،میرشهنوازخان پایان یافت.
Qambarani@