دلایل نخعی بودن ایل براهویی
باتوجه به آخرین محل استقرارنخعی هابواسطه ابراهیم مالک اشترنخعی درموصل(موطن کردها) ومهاجرت طی سالهای150هجری قمری ازعراق به شرق ایران وازجمله کلات،برخی این نخعی های براهیمی(براهویی)راعرب-کرددانسته اند.قول هایی دال بر کرد بودن براهویی ها نیز وجود دارد که در اعتبار آن ها شواهد و قرائن زیادی موجود است:
1- بنا به روایت مهندس مخبر موکلر در مقدمه رساله ای می نویسد: «براهویی ها زبان مخصوص به خود دارند که کردی یا کردگالی نامیده می شود و هم اکنون قبایل ساکن نواحی لس بیلا به اسم کردگالی شناخته می شوند» ( مخبر : 6 )
2- تشابه نام بعضی قبیله های کرد مثل برادوست یا براخوی که اتفاقاً در همان حوالی می زیسته اند. (ن.ک. نقشه پراکندگی اکراد).
مردوخ به نقل از دائره المعارف اسلام می نویسد: «براخوی قریب سه صد هزار نفری هستند، در اطراف کلات که قریب دویست و بیست میل منطقه سکونت آنها امتداد دارد. حکومت مرکزی بلوچستان که کلات است، تحت ریاست این عشیره است، که از تیره کمبرانی است.48180 نفری عده نفوس آنهاست، تمام این عشیره سنی مذهب اند» ( مردوخ ، ج1 )-منابع:(تاریخ کرد و کردستان، ج 1، ص 80).
3- وجود بعضی عشیره های کرد در بین عشایر بلوچ: به روایت تاریخ مردوخ دو عشیره کرد به اسم «ماماسین» در بین عشایر بلوچ هستند( همان : 111 ) وهمچنین است طایفه قنبرانی یا شعبه دیگر آن منگال که طوایف کرد به همین نام نیز داریم.
4- براهویی را بعضی تحریف شده ابراهیم شمرده اند، چنانکه کردهای غرب ایران نیز ابراهیم را «برو» می خوانند و نیز تعبیر دیگری برای این اسم میکنند که شاید صحیح تر باشد و آن «به روهی» است یعنی بالای کوه ( مخبر : 6 )
5- براهویی ها نیز مثل کردها خود را از نسل عرب می دانند. یکی از جوانان براهویی در لوتک نسب خود را اینگونه به اعراب می رسانید: ظریف بن صر خان بن مرداخان بن سردار ابراهیم خان بن گل محمد خان بن بهادر خان بن نوک بنده بین امیر پیر محمد بین یاگی بن امیر نوب بن شاهزاده جمال بن سلطان محمد بن اوزن حسن بن محمد بن رستم بن ابراهیم بن مالک بن حارث بن یغوث بن مسلمه بن ربیعه بن حارث بن خزیمه بن نخع بن مذحج.
بنا به روایت بعضی از علمای علم انساب نسب اکراد به نوح می رسد و از نسل سام هستند و عرب که جد آنها عمر مزیقیاء پادشاه یمن به شام نقل کرده و از آنجا اولاد او به اماکن عجم پراکنده شده اند و جمعی دیگرعمر مزیقیاء رااز نسل اسماعیل پسر ابراهیم خلیل مرقوم داشته اند ( مردوخ : 29- 128 ) مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف هر جا تابع مأخذهای پهلوی بوده اکراد را از نسل سلاطین ایران حساب کرده و هرجا پای اجتهاد شخصی و نقل مسموعات خودش به میان آمده قول معاصرین را نقل نموده و اکراد را از نسل عرب شمرده است. زیرا در آن ادوار که عرب غلبه تام داشت. همه طوایف خود را زیر علم تازیان کشیده، نژاد خود را پنهان می کرده اند و به وسیله انتساب به غالب خود را از آفات مصون می داشته اند ( یاسمی : 114 به نقل ازمروج الذهب
دلایل دیگر:
6-ابن حوقل درکتاب خوددرصفحه309کوفچ یاکوچ رانژاد کرددانسته که به بلوچستان آمده اند.(کوچ وبلوچ)
7-اصطخری جغرافیدان مسلمان دراواسط قرن چهارم هجری ازبراهویی حرف زده وآورده است که"خانه ایشان ازنی می باشدوطعام ایشان اغلب ماهی ومرغان آبی است وبدان تغذیه می کنندوآنهاهمانندکردان هستند.
8-کردهادرسراسراستان کلات وجوددارندولی انتهای دره بولان صدرمقام یاجایگاه مرکزی آنهاست.علاوه براین درجایگاهی بنام باغبانه درجهلاوان نیزمتمرکزاند.گروه اندکی ازآنان دراستان لسبیله زندگی می کنند
9-کتاب جامع نامنامه ایلات وعشایروطوایف ایران تاریخی وفرهنگی:2421-براهوییها اصلا کردنژادند تا چندی پیش قریب 300 هزار نفر از طایفه براخوی در اطراف کلات زندگی میکردند و حکومت مرکزی بلوچستان در دست یکی از تیرههای آن به نام کمبرانی (قنبرانی) قرار داشت.
Qambarani@
- ۹۶/۰۲/۲۱