Qambarani Tribe

طایفه کمبرانی{شرح تاریخی وامروزی ،مستندومستدل،متصل به رفرنس}

Qambarani Tribe

طایفه کمبرانی{شرح تاریخی وامروزی ،مستندومستدل،متصل به رفرنس}

مشخصات بلاگ

من کمبرانی ام
ﻣﺮﺍ ﺩﺭ رستم ویعقوب ﻣﺠﻮ
ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ جای گرفته ام
مرابه نام جدم میرنصیرخان اعظم بخوان
وشاهانی که پی درپی همه حاکم بودند
شاه همه شاه کلات
فرزندان میرکمبربزرگ
ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ درلباس بلوچی قامت گرفته ام
ﺍﯾﻦ ﻫﻮﯾﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
گرچه امروزکمی باآن مرام فاصله گرفته ام
لیک من بلوچی ریشه دارم
ﺫﺭﻩ ﺫﺭﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ تاریخ قلات به نظاره بنشین
ومهاجرتی ازکلات
به سرکردگی میرامامدادخان وفرزندان شجاع به سیستان
که نوادگانش باعث این شعرشدند
سون لف خمّرومرو،بی تیرو وبی کمو مرو""
وصدهاسال است که شعرم زمزمه مردمان زابلستان است
ونمودش هم رزم هشت سال است
که جنگاوری جلوداربوده ام
نشانش خواهی،رزم عباس و42تن ازشهدای همخونم راورق بزن
امروزاگرکمبرانی ﺭﺍ به تصویرخواهی
ﻣﺮﺍﺑﺸﻨﺎﺱ،اگرچه درسجل زمانه خمّرنام گرفته ام
دانیال خمّر

کانال تلگرامی طایفه کمبرانی

کانال تلگرامی طایفه کمبرانی

ابزار نمایش اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

گریه های سوزناک شهید عباسعلی خمّری

يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

گریه های سوزناک شهید عباسعلی خمّری

شبی در منزل شهید بودیم و به اصرار سرشار از محبت ایشان، شام را هم خدمتشان بودیم و بعد آخر شب هم نگذاشتند به منزل برگردیم و آن جا خوابیدیم. نیمه های شب که همه خواب بودند، با گریه بچه کوچکم از خواب بیدار شدم. چراغ یکی از اتاق ها روشن بود.

با ساکت شدن بچه، متوجه شدم که از داخل اتاق دیگر، زمزمه های روح بخش و دل نشین با گریه های آرام و سوزناک به گوش می رسد. بیشتر دقّت کردم. دیدم شهید عبّاس خمری در آن ظلمت و تاریکی شب که خواب بر همه مسلَط است، در کمال بیداری و هوشیاری و نشاط روحی به نماز ایستاده و با دنیایی از خشوع و رقّت قلب با خدایش راز و نیاز می کند و از چشمانش هم چون ابر بهاری اشک جاری است.

این صحنه مرا خیلی تحت تأثیر قرار داد. و همان جا با خودم گفتم: خدایا! ما برای نماز واجب صبح به سختی از رختخواب جدا می شویم، در حالی که این جوان کم سنّ و سال، این گونه عاشقانه و با نشاط، در دل شب با خدایش راز و نیاز می کند و از خواندن نماز شب، غافل نمی شود.

بر اساس قرائن و اقرار خیلی از دوستان و بستگان، نماز شب از توفیقات همیشگی ایشان، حتی در نهایت خستگی و ازدحام کاری روزانه بود.

کتاب ترمه نور، صص 136-135.

qambarani@
  • ۹۷/۰۳/۱۳
  • دانیال خمّر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

جلوگیری از کپی کردن مطالب

کد قفل کردن راست کليک