هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا
آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا
در دل آهنگ حجاز است و زهی یاری بخت
گر یک آهنگ در این پرده شود راست مرا
سرم از دایره صبر برون خواهد شد
شاید ار بگسلم این بند که در پاست مرا
از خیال حجر الاسود و بوسیدن او
آب زمزم همه در عین سویداست مرا
دل من روشن از آن است که از روزن فکر
ریگ آن بادیه در دیده بیناست مرا
بر سر آتش سوزنده نشینم هر دم
از هوای دل آشفته که برخاست مرا
دلم از حلقه آن خانه مبادا محروم
کز جهان نیست جز این مرتبه درخواست مرا
حاجیان طایفه؛برای ماهم دعاکنیدتاقسمت ماهم بشه